خاک
تعریف خاک عبارت است از:
توده ای معدنی و آلی که منبع اصلی تأمین مواد غذایی در گیاه است. و چهار نیاز گیاه را فراهم می کند.
-تأمین آب -تأمین مواد غذایی مورد نیاز -تأمین اکسیژن ریشه -استحکام سیستم ریشه ای
خاکهای معدنی شامل چهار ترکیب عمده، مواد معدنی، ماده آلی، آب و هوا هستند.
مواد معدنی از تجزیه سنگهای مادری و تبدیل به ذرات ریز حاصل می شوند.
مواد آلی نتیجه تجزیه بافتهای حیوانی و بقایای گیاهی هستند.
از نظر بافت و ساختمان خاک تقسیم بندی های مختلفی وجود دارد، رس، شن، لای از عوامل مهم تشکیل خاک است. که با کم و زیاد شدن آنها خاصیت فیزیکی و شیمیایی آن تغییر می کند و بدیهی است گیاهان متفاوتی در آنها قادر به رشد هستند. هر چه رس خاک زیادتر باشد زهکشی در آن به کندی صورت می گیرد و برعکس هر چه شن بیشتر باشد، آب اضافی خاک به راحتی خارج می گردد.
خاک پیت(Pit ): رنگ آن تیره، مواد آلی آن زیاد و قدرت نگهداری آب در آنها بالاست.
خاک شنی (Sandy): خاکی سبک که رطوبت در آن به فوریت از بین می رود. آب اضافی به راحتی خارج شده ، اما کارکردن در آن ساده است و حاصلخیزی بسیار کمی دارد.
خاک لای( Silt): مواد غذایی فراوان دارد، قدرت نگهداری آب در آن زیاد است و به راحتی کلوخه می شود.
خاک گچی (Chalky): رنگ آن پریده،رگه های سفید در آن مشخص، کمی سفت است و زهکشی در آن تقریبا صورت می گیرد.
خاک رسی( Clay ): خاک سنگین، کار کردن در آن مشکل، مواد غذایی در آن فراوان و زهکشی در آن به کندی صورت می گیرد.
خاک های لومی( Loam ) مخلوطی از شن، رس و لای هستند، که ایده آل ترین خاک برای رشد گیاهان هستند. میزان رس کمتر از 20 درصد و لای در آنها 50-30 درصد و همین مقدار شن در آنها موجود می باشد.
نور
گیاهان وابسته به انرژی خورشید بوده و طی پدیده فتوسنتز، با تبدیل نور خورشید به یکسری قندها، انرژی لازم برای رشد خود را تامین می نمایند. فتوسنتز توسط کلروفیل موجود در سلول های برگ انجام می گردد. کلروفیل، بدلیل ماهیت بازتاب انتخابی خود باعث سبزی گیاهان می شود. نور خورشید توسط کلروفیل به دام افتاده و موجب فعال سازی فرآیند فتوسنتز می گردد. درون کارگاه کلروفیل انرژی خورشید با دی اکسیدکربن و آب ترکیب شده و اکسیژن و قند تولید می گردد.
سپس قند حاصل طی فرآیند تنفس اکسید گردیده و ماحصل آن دی اکسیدکربن، آب و تولید انرژی لازم برای رشد می باشد. بنابراین رشد گیاه تحت تاثیر مستقیم رنگ، شدت و مدت زمان تابش نوری است که به آن می تابد.
خصوصیات نور
شدت نور:
مقدار انرژی تابشی که در واحد زمان از واحد نورانی بر واحد سطح تابش می کند را تشعشع می نامند. شدت نور بنا به تعریف، مقدار جریان نور است که با زاویه مشخص به سطح برخورد می کند، و هرچه این زاویه از 90 درجه کمتر باشد، شدت نور کمتر و هر چه به 90 درجه نزدیک تر شود، بیشتر می گردد. مقیاس اندازه گیری شدت نور، وات بر فوت مربع (سطح) می باشد و آنرا با فوت کندل بیان می نمایند.
مدت تابش نور:
اکثر گیاهان، موقعی که در معرض 16-18 ساعت نور در طی روز قرار می گیرند، بهترین رشد ممکن را دارند. ثابت شده، بیش از این مقدار ساعت روشنایی هیچگونه تاثیری بر روی رشد گیاه نخواهد داشت. عکس العمل موجودات نسبت به مدت تابش نور را فتوپریودیسم می نامند. از این نظر گیاهان را به سه دسته تقسیم بندی می نمایند:
روز بلند: افزایش طول روز منجر به تسریع گلدهی در آنها گشته ؛ بطوریکه برای شروع گلدهی به طول مدت روشنایی بیشتر از 12 ساعت نیاز داشته و کمتر از آن، گلدهی را به عقب می اندازد؛ مثل انواع میخک، رز ها، زنبق، گلایل، آناناس، فوشیا
روز کوتاه: کاهش طول روز(کمتر از 12 ساعت) منجر به تسریع گلدهی در آنها می گردد. به طوریکه روزهای بلندتر از 12 ساعت گلدهی را به تعویق می اندازد. مثل تنباکو، ذرت، گل داوودی.
روز خنثی: گلدهی آن به طول روز حساس نیستند، مثل گوجه فرنگی.
طیف فتوسنتزی:
اغلب گیاهان فقط طول موج های 400-700 نانومتر را جذب می نمایند. و از آن در عمل فتوسنتز استفاده می نمایند. و از آن در عمل فتوسنتز استفاده می نمایند. چون بیشترین بازده فتوسنتز در این طول موج حاصل می گردد، لذا به آن تشعشع فعال فتوسنتزی می گویند. در عمل فتوسنتز، طول موج های قرمز (600-800 نانومتر) و آبی(380-480 نانومتر) بیشترین تاثیر و بالاترین کارایی را دارند.
نور سفید(نور مرئی)، آمیزه ای از انواع رنگ است. سه رنگ قرمز، سبز و زرد را رنگ های اصلی و غیر قابل تجزیه نامیده و از ترکیب این رنگ ها می توان رنگ های فرعی را تولید کرد. با تجزیه طیف نور سفید می توان به ترتیب به رنگ های قرمز،نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش دست یافت.
کلروفیل، حاوی ماده رنگینه سبز می باشد و طبق خاصیت بازتابی انتخابی، تمام رنگ های موجود در طیف خورشید را به خود جذب و تنها نور سبز را منعکس می کند، که این دلیل سبز بودن گیاه است.
نور آبی هورمون های رشد و شکستن خواب گیاه را تحریک می کند، نور آبی با تقویت فتوسنتز گیاه، باعث کشش گیاه به سوی منبع نور می گردد. نور آبی با کاهش فاصله میانگره ها در پر پشت شدن و خوش ترکیب شدن گیاه نقش ایفا می کند.
نور قرمز باعث تقویت فتوسنتز شده به جوانه زنی بذر کمک کرده و به تشکیل رنگدانه ها و گلدهی کمک می نماید.
چمن موندو
گیاه پوششی چمن موندو
نام علمی: Ophiopogon japonicus
نام انگلیسی: Mondo grass / Fountain plant / Monkey grass
چمن موندو (علف موندو)
منشأ: ژاپن و کره زمان گلدهی: تابستان
موندوگراس گونه ای همیشه سبز، واشی، تک لپه ای و چند ساله است. بر خلاف ظاهر و نام عمومی آن جزو تیره سوسنیان می باشد. برگ ها خطی به طول 20-40 cm ، چمنی شکل و نسبتاً ضخیم که به سمت زمین می پیچند. در واقع برگ ها به صورت توده ای، از شبکه ای حاصل از ریزوم هایی که در زیر سطح زمین می رویند تشکیل می شوند. رنگ برگ ها سبز تیره است. با افزایش سن، توده ها به هم پیوسته و فرشی پیوسته از برگساره را ایجاد می کنند.
گل های کوچک به رنگ سفید تا بنفش کمرنگ بر روی شاخسارهای کوچکی که بر ساقه ای به طول 5-10 cm است، می رویند. گل ها به همراه ساقه گل دهنده، به این دلیل که در پوشش برگساره قرار گرفته، ارزش زینتی نخواهد داشت. میوه سته به رنگ آبی-سیاه و به قطر 5 mm است. در طب قدیم و به خصوص طب چینی دارای خصوصیات درمانی می باشد. چندین گونه زینتی آن معرفی شده است.
ارقام پا کوتاه آن ممکن است دارای سرعت رشد پایین تری باشند. گزینه بسیار ایده آل برای حاشیه کاری و حاشیه راهروها و تقسیم بندی فضای سبز است. ارقام پا بلند آن به عنوان گیاه پادیواری مورد استفاده قرار می گیرند. به دلیل اینکه در باد دارای حرکت مواج است نمایی تماشایی در باد دارد. برای کشت در کنار حوضچه ها یا باغ موزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد. نسبت به سایر چمن های زینتی، نیاز به چمن زنی نداشته و کنترل آن در کنار تأسیسات ساده تر است. همچنین به عنوان گیاه پشت زمینه برای بسیاری از گیاهان رنگین، مورد استفاده قرار می گیرد.
روش تکثیر آن بسیار ساده و از طریق پاجوش یا تقسیم می باشد.
عادت رشدی: دارای فرم رشدی پشته ای است و بافت نرمی دارد.
میزان رشد: کند تا متوسط، 15-25 cm ارتفاع می گیرد. گسترش آن بستگی به رقم داشته و بین 30-60 cm است.
نیازنوری: آفتاب کامل تا نیمه سایه.
خاک مطلوب: زهکش مناسب با خاک غنی را ترجیح می دهد.
نیاز آبی: تا حدودی مقاوم به کم آبی است.
مقاومت به سرما: مقاوم به سرما.
بنت قنسول
گیاه بنت کنسول (بنت قنسول)
نام علمی: Euphorbia pulcherrima
نام انگلیسی: Poinsettia
بنت قنسول
این درختچه زیبا در موطن اصلی مکزیک و آمریکای مرکزی و با قرار گرفتن در شرایط ایده آل، تا ارتفاع 3 الی 4?5 متر رشد می کند. در دمای زیر 10 درجه گیاه آسیب می بیند بنابر این به عنوان یک گیاه آپارتمانی عرضه می شود و در تولید آن سعی شده گیاه کوتاه در حدود 45 الی 60 سانتیمتر و برگ های فشرده و پرپشت بماند. این گیاه در روزهای کریسمس طرفداران خاصی دارد.
گل های این گیاه کوچک و فاقد ارزش زینتی است ولی برگ ها و دمبرگ های انتهایی گیاه به رنگ هایی قرمز، قرمز تیره، سفید، صورتی، کرم در می آید که اصطلاحاً به آن گل می گویند.
امروزه بیش از صد رقم از این گیاه وجود دارد که مورد کاشت و پرورش دوستداران این گل قرار گرفته اند. این ارقام از نظر اندازه های برگه های رنگین و رنگ آنان با یکدیگر متفاوت اند.
آبیاری: به آب کافی و خاک مرطوب نیاز دارد. آبیاری باید در حدی باشد که حتماً از منافذ زیرین گلدان آب اضافی بیرون آید. آبیاری بیش از اندازه و خشکی کشیدن منجر به ریزش برگ ها می شود. بنابراین زمانی که گیاه را می خواهید آب دهید سطح خاک را بررسی کنید و اگر سطح خاک نیمه خشک- نیمه مرطوب بود این عمل را انجام دهید.
نور:
این گیاه به مکانی پر نور و روشن نیاز دارد. پنجره های جنوبی و نورگیر ها بهترین مکان برای قرار دادن گلدان است. نور کم محیط باعث کم رنگ شدن و زرد شدن برگ ها و ریزش برگ های گیاه به خصوص برگ های پایینی و کدر شدن رنگ برگ های رنگین این گیاه می شود.
دما:
بهترین دما برای این گیاه 21-19?5 درجه سانتیگراد در طی روز و 16?5-15?5 درجه سانتیگراد در طی شب است. دمای محل نگهداری گیاه نباید زیر 10 درجه باشد.
هر مقدار که دما از 22درجهگرم تر شود عمر گل های این گیاه نیز کمتر می شود.
خاک:
از خاکی با زهکش خوب استفاده کنید. نوع خاک باید به صورتی باشد که بعد از آبیاری گل آلود و غرقاب نماند. مثلاً مخلوطی از پیت موس+ پرلایت و یا خاک برگ +کوکوپیت برای این گیاه مناسب است. این گیاه زمانی که گل دارد نیازی به کوددهی ندارد.
تکثیر:
این گیاه را می توان با قلمه چوب نرم تکثیر کرد. البته ساقه های که گلدار بودند اصلاً مناسب تهیه قلمه نیستند، بلکه بعد از قطع ساقه های گل (سرزنی) و جوانه زنی مجدد ساقه ها می توان از ساقه های جدید که رشد رویشی دارند قلمه تهیه کرد.
اگر بخواهید بنت کنسول خود را برای سال بعد نگه دارید در اوایل بهار گیاه را سربرداری کنید. بهتر است بر روی هر ساقه 4-3 برگ باقی بماند یا 15-10 سانتیمتر از ساقه را باقی بگذارید و بقیه را قطع کنید. آخرین سربرداری ها باید در اواخر مرداد باشد. نتیجه این کار بدست آوردن گیاهی پرپشت است.
برای گل دادن گیاه با شروع فصل پاییز دمای محل گیاه باید حدود 15 درجه شود و
در طول روز به مقدار کافی نور دریافت کند و مهم ترین شرط لازم، میزان تاریکی مطلق شبانه 14 – 12 ساعت در شبانه روز برای گیاه است. با فراهم شدن چنین شرایطی 10 – 8 هفته بعد برگ های انتهایی گیاه تغییر رنگ می دهد یا در اصطلاح گیاه به گل می نشیند.
در صورت نیاز، در اواخر بهار و یا اوایل تابستان گیاه را می توان به گلدانی بزرگ تر منتقل کرد.
مراقبت از گیاهان آپارتمانی – بگونیا
بگونیاسه BEGONIACEAE
خانواده بگونیاسه با برگهای زیبا و رنگین توجه همه را جلب میکند. این خانواده از لحاظ ارقام و اعداد گستردگی فراوانی دارد. گرچه گفته می شود که این گیاه اولین بار در آمریکای جنوبی کشف شد، ولی ظاهراً گیاه نام خود را مدیون یک گیاه شناس فرانسوی به نام شارل پلومیهCHARLES PLUMIER است که برای مشاهده و مطالعه این گیاه که به فراوانی در هائیتی(جزایر کارائیب) می روید از اقیانوس اطلس عبور کرد. این گیاه نیز به نامMICHEL BEGON حاکم وقت آن جزیره، بگونیا نامیده شد.
منشأ بگونیا جنگلهای گرم و مرطوب است. تنوع تعداد گونه های بگونیا شناسایی آن را مشکل کرده است. خصوصیات خانواده بگونیاسه مربوط به عدم وجود تقارن برگی است، برگهای گیاهان خانواده بگونیا تقارن مشخصی ندارند.
بر اساس نوع ریشه، بگونیاها را به سه دسته تقسیم کردهاند :
1- ریشه افشان؛
2- ساقههای قطور و ریزوم مانند؛
3- پیازی.
بگونیاها با ریشههای افشان
- ساقه کاملاً مشخص، نسبتاً قطور و بلند؛
- برگها به تناوب روی ساقه قرار دارند؛
- ریشههای افشان و نسبتاً سطحی دارند؛
- بی تفاوت به طول روز.
از آنجا که این گیاهان به طول روز بیتفاوت اند در تمام فصول سال گلدار هستند.
بهترین و شاخصترین بگونیاسه مربوط به زیر خانواده ریشه افشان، بگونیای سمپر فلورانس یا بگونیای همیشه گلدار است. برگهای سبز براق، گلهای قرمز بسیار شفاف و ساقه کشیده دارد. این گیاهان در همه شرایط عمومی منازل و گلخانهها، قابل کشت و کار و نگهداری هستند. ساقههای آن در داخل آب به راحتی ریشه میدهند و در داخل ماسه نیز خیلی سریع و کمتر از 7 روز ریشه میدهند. این بگونیاها انواع مختلفی دارند.
برای پرورش بگونیای همیشه گلدار، یک خاک مناسب با بافت متوسط، و محلی دور از تابش مستقیم آفتاب مناسب است.
بگونیاها با ساقههای قطور و ریزوم مانند
- ساقه مشخصی ندارند؛
- ساقه به شکل ریزوم تغییر شکل داده؛
- برگها رنگ و شکل متفاوتی دارند.
یکی از بگونیاهای برگ ریزوم دار، بگونیای پشت برگ قرمز است که سطح رویی برگهای آن حالت مخملی دارد. در بگونیاهای ریزومدار، ساقه به شکل ریشه تغییر شکل داده است و برگها بر روی ریزومها به شکلهای مختلف خود نمایی میکنند. بیش از 800 گونه بگونیا متعلق به این گروه میباشد که از نظر ریزوم و نقش و نگار برگ با هم متفاوتند.
بگونیای پشت برگ قرمز را نمیتوان در منزل نگهداری کرد زیرا به خاک بسیار سبک و محیطی با رطوبت نسبی 70 تا 75 درصد نیاز دارد.
بگونیاهای ریزوم دار تحت نام عمومی بگونیا رکس شناخته میشوند (اولین بار رکس متوجه دو رگه بودن آنها شد). بگونیاهای دو رگه برگهای رنگین یا فلسهای کرکدار روی برگ دارند. برخلاف دسته اول، به وسیله تقسیم ریزوم و قلمه های برگی تکثیر می شوند. علاوه بر این با برگ کامل هم تکثیر می شوند.انواع بگونیاهای رکس عبارت اند از: بگونیای رکس نقرهای و بگونیای رکس قهوهای.
بگونیاهای پیازی
این بگونیاها ساقه خودرویی به شکل پیاز دارند. پیازها از نوع پیازهای حساس به سرما بوده و در زمستان در انبار نگهداری می شوند. دارای برگهای درشت و گلهای رنگین هستند. این گیاهان کاربرد فضای سبزی و چشم اندازی دارند. در کشور ما بگونیای پیازی کم است، زیرا گیاه احتیاج به خاکی با PH اسیدی و تابستان های مرطوب دارد ولی در کشور ما تابستانها گرم و خشک است بنابراین در فضای سبز کشت و کار مناسبی ندارد.
بهترین شرایط برای نگهداری این گیاه، وجود یک خاک مرطوب کاملاً اسیدی و به دور از نور مستقیم آفتاب است. به دلیل سهولت در تولید گیاهان دو رگه، بگونیاها ارقام فراوانی دارند.
نکته:
وضعیت قرار گیری گلها در بگونیاها طوری است که گلهای نر و ماده بر روی یک بوته قرار دارند و از نظر همزمانی رسیدن دایره گرده و کلاله هیچ مشکلی نیست در نتیجه تولید بذر به وفور صورت می گیرد. بگونیاهای همیشه گلدار به وسیله بذر به راحتی قابل تکثیر هستند.
بیشتر گیاهان باغبانی بویژه چند ساله چوبی،اگر در شرایط محیطی مناسب بدون دخالت انسان رشد کنند، پس از چند سال ، تبدیل به درختان یا درختچه هایی با شاخساره متراکم خواهند شد که چه از نظر میزان و کیفیت باروری و چه از نظر شکل ظاهری مطلوب نخواهند بود.
در اینگونه گیاهان شاخه ها، مزاحم رشد یکدیگر بوده، دچار پیچیدگی و خمیدگی می شوند.
سویی چون بدلیل پر برگی، نور کافی به درون شاخساره گیاه نمی رسد به تدریج برگها و شاخه های وسطی شاخساره خشک می شود و از بین میرود و تولید گل و میوه محدود به سطح بیرونی شاخساره گشته ، میزان محصول کم می گردد. برای جلوگیری از این امر و ایجاد شکل و حالت مناسب در گیاه ، باید آن را پیرایش(هرس) و به نحوه دلخواه تربیت کرد.
پیراستن (هرس کردن):
به طور کلی پیراستن(هرس کردن) عبارتست از قطع کامل یا جزئی شاخه،ریشه،پوست، برگ و یا گل و میوه به منظور تحت تاثیر قرار دادن و هدایت نحوه رشد و باروری گیاه . پیراستن یکی از عملیات مهم باغبانی است که از حدود سه هزار سال پیش شناخته شده و مورد استفاده قرار میگرفته است. دلایل و فواید آن را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
1- حذف شاخه های مزاحم ،خشک شده ، آفت زده و مریض و شکسته جهت حفظ و تامین سلامت گیاه
2- ایجاد شرایط مناسب جهت ورود نور و هوا به درون شاخساره و خلوت کردن نقاط شلوغ و متراکم آن به منظور ایجاد امکان تولید محصول بیشترو مرغوبتر
3- ایجاد شکل ویژه در شاخساره گیاه،ا ین امر بویژه در میوه کاری و نیز در شکل سازی گیاهان جهت تزئین باغ و باغچه از اهمیت خاصی برخوردار است.
4- ایجاد تعادل بین شاخساره و ریشه ، بویژه هنگام نشاء کاری و جابجا کردن گیاه، جهت تضمین موفقیت و ایجاد امکان رشد اولیه سریعتر برای گیاه.
5- جوان ساختن درختان مسن از طریق حذف شاخه های پیر و وادار کردن درخت به تولید شاخه های جدید،جهت بالا بردن قدرت باردهی آن.
6- پیش یا پس انداختن باروری گیاه و تنظیم گلدهی و ایجاد تعادل بین رشد رویشی و میزان محصول و بالا بردن کیفیت فرآورده تولید شده.
7- محدود کردن رشد و کوتاه ساختن گیاه برای تسهیل عملیاتی مانند سمپاشی و برداشت محصول و نیز به دلایل تزئینی
زمان هرس (پیرایش):
بسته به نوع گیاه و هدف از پیرایش(هرس)،این کار این کار در دو موقع از سال انجام میشود: یکی پیرایشی که در زمان رکود و خواب زمستانه انجام میشود و هرس یا هرس سیاه یا زمستانه نامیده میشود و دیگری پیرایشی که در دوره فعالیت گیاه ، یعی هنگامیکه گیاه دارای برگ و احیانا گل و میوه است ، انجام میگیرد و هرس یا هرس سبز یا تابستانه نامیده میشود.در مورد هر دو نوع پیرایش باید به این دونکته توجه نمود که اصولا پیرایش در هر زمان انجام شود ،باعث تاخیر در باروری نهالهای جوان و کم شدن محصول درختان بارور میشود، بنابراین ،بایددر تمام انواع پیرایش جانب تعادل رعایت گردد و قطع اندامهای گیاه تنها به مقدار لازم و در نهایت احتیاط انجام پذیرد.
هرس سیاه یا زمستانه :
این نوع هرس از آنجا که زمانی انجام میگیرد که گیاه فاقد برگ و در حال رکود است بیشتر مرسوم است.
چون اولا : در این هنگام شاخه ها بدون پوشش و قابل مشاهده بوده و به راحتی می توان به آنها دسترسی پیدا کرد و آنهایی را که باید به طور کامل یا جزئی حذف شوند با دیدی باز برگزید.
ثانیا:گیاه در این زمان فعالیت زیستی چندانی ندارد میزان آسیب حاصل از هرس به حداقل کاهش می یابد. از هرس های زمستانه میتوان هرس های شکل دهی نهالهای تازه کشت شده را نام برد. این هرس ها مهمترین گام در تشکیل شاخه های اصلی درخت یا بوته آینده به شمار میروند و در حقیقت مبنا و اساس شکل آینده گیاه را تشکیل میدهند.
علاوه بر این پیرایش ها ، حذف شاخه های آفت زده و مریض و شکسته نیز باید در زمستان پیش از فعال شدن گیاه ،انجام گیرد زیرا این نوع شاخه هامعمولا پناهگاه و منبع انتشار آفات و امراض اند. پیرایش دیگری که باید حتما در زمستان انجام گیرد پیرایش ریشه است.
هرس سبز یا تابستانه:
این نوع هرس ها ، گرچه همگی به نام هرس تابستانه خوانده می شوند ولی در عمل بر حسب نوع، میتوان آنها را از اوایل بهار تا اواخر تابستان انجام داد. مهمترین هرس ها تابستانه عبارتند از: حذف گلها و میوه های اضافی که کلا تنک کردن نامیده میشود. ایجاد زخم بر روی پوست ساقه، حذف نرکها و پا جوشها، بریدن قسمتهای انتهایی شاخه های تند رشد و هرس بوته های زینتی و بالاخره هرس برگ .
انواع پیرایش(هرس):
بر حسب هدف هرس ،میتوان قسمتهای مختلف گیاه اعم از شاخه،ریشه،برگ ،پوست و گل و میوه را بطور کامل یا جزئی حذف کرد. حذف هر یک از این اعضاء بر روی رشد و باروری گیاه در همان سال هرس و گاهی در طی چند سال بعد اثرات ویژه باقی می گذارد که با گزینش زمان و شدت پیرایش مناسب میتوان در شدت و ضعف این اثرات دخالت ورزید.
پیرایش ساقه:
در بین اعضاء مختلف یک گیاه ،تعداد و نحوه رشد شاخه ها مهمترین عامل تعیین کننده در نحوه و اندازه پایداری آن در مقابل فشارهای ناشی از وزن میوه ،باد و برف و یخبندان زمستانه به شمارمیرود.بعلاوه قرار گرفتن شاخه ها و زاویه آنها با تنه و شاخه های اصلی تر،به میزان زیادی بر روی قدرت باروری گیاه و تحمل آن در برابر شرایط نا مساعد جوی تاثیر میگذارد. به این دلایل، در هنگام هرس شاخه های یک گیاه باید دقت زیادی به کار برد و همواره شکل و اندازه نهایی آن در نظر گرفت.
به طور کلی شاخه های یک گیاه چوبی را می توان به دو گروه بارور و نابارور تقسیم نمود. شاخه های نابارور عبارتند از:پاجوشها،نرک هاو شاخه های معمولی بی بار(فاقد گل و میوه). شاخه های بارور عبارتند از:سیخک ها و شاخه های معمولی باردهنده(دارای گل و میوه) این هر دو گروه از رشد جوانه شاخه های معمولی نا بارور به وجود می آیند.در برخی از گیاهان ،مانند انگور،این شاخه ها قبل از رشد دارای سرآغازه های گل هستند و پس از رشد گل شان باز میشود. بعضی مانند هلو، درتابستان سال رشد، در جوانه های جانبی آنها سرآغازه های گل به وجود می آید که پس از زمستان گذرانی، در بهار سال بعد تبدیل به گل و میوه میشوند.در پیرایش شاخه های نابارور اصل بر اینست که تمام پاجوشها و نرک ها را در طول فصل رشد،همچنانکه به تدریج پدیدار میشوند از ته قطع کنند.البته در شرایط استثنایی، میتوان این شاخه ها را نگاه داشت و پاجوشها را به عنوان پایه پیوند و نرکها را(بوسیله چند سال سر زنی و وادار ساختن به انشعاب و تولید جوانه گل) به عنوان شاخه بارور و یا شاخه حامل سیخک به کار گرفت. شاخه های معولی نابارور را ، بر حسب موقعیت آنها، میتوان در دوره استراحت گیاه، به دو صورت سر زنی یا حذف کامل هرس کرد.
در اینجا باید در نظر داشت که معمولا در بهار سال بعد از هرس ،گیاه که مقداری از شاخه ها و در نتیجه تعدادی از جوانه های خود را از دست داده، نیروی ذخیره خود را صرف رشد جوانه های باقیمانده میکند و بدین ترتیب جوانه هایی که در شرایط معمولی ممکن بود رشد نکرده و به حالت راکد(خفته) یا جوانه نهفته در آیند،تبدیل به شاخه میشوند و موجب تولید شاخساره زیاد و متراکم شدن شاخساره درخت می گردند.در چنین حالتی، باید تعدادی از این شاخه های جدید را ، در زمستان سال بعد،به طور کامل حذف کرد و شمار باقیمانده را نیز سرزنی و کوتاه کرد تا از رشد سریع و بدون انشعاب ،در نتیجه از ترکه ای شدن آنها جلوگیری کرده در ضمن ، برای رشد سال بعد تعداد کافی جوانه بر روی گیاه باقی بماند.
هرس شاخه های بارور ،بستگی به طول عمر آنها دارد. به عنوان مثال ،شاخه های بارور معمولی بیش از یکبار تولید گل و میوه نمی کنند،بنابر این باید در زمستان سالی که به بار نشسته اند پیراسته شوند. سیخک ها، در گیاهان مختلف، طول عمر های متفاوتی دارند ،مثلا در زردآلو تا چهار سال ، در سیب ده سال تا بیست سال در گیلاس ده تا دوازده سال و گلابی حدود بیست سال عمر میکند و پس از آن خشک می شود. در این هنگام باید سیخکها را از طریق قطع شاخه حاملشان هرس کرد و گیاه را وادار به تولید شاخه های جدیدی کرد که هر کدام ، پس از چند سال ، بصورت شاخه های حامل سیخک های جوان بارور در می آیند.
در هر هرس شاخه، برای اخذ فرم و شکل مطلوب و جلوگیری از رشد بی رویه و عقب افتادن باروری و کم شدن محصول سال بعد ، رعایت نکات زیر ضروری است:
الف-در موقع حذف کامل یک شاخه،صرفنظر از قطر آن، باید دقت شود که برشی که برای پیرایش داده میشود در پایین ترین قسمت شاخه ای که قرار است حذف شود و به موازات تنه اصلی ایجاد شود، بطوریکه قسمتی از شاخه بریده شده بر روی تنه یا شاخه اصلی باقی نماند. این امر باعث می شود که سطح بریده شده ، سریعا توسط بافت پوششی پینه التیام یابد و راه نفوذ عوامل بیماری و پوسیدگی مسدود گردد.اگر برش به طور نا صحیح انجام شود،زایده ای از شاخه بریده شده بر روی درخت باقی خواهد ماند که ناخنک یا مهمیز نامیده میشود و به دلیل رشد نکردن ، پس از مدتی میمیرد و مورد حمله شدید قارچها و باکتریهای گند رو قرار میگیرد و دچار پوسیدگی میگردد.پوسیدگی به مرور در طول زایده پیشروی کرده ، به تنه درخت میرسد و در نتیجه پس از چند سال درخت را پوک و تو خالی میکند. اگر شاخه ای که قطع میشود مسن و دارای قطر بیش تر از پنج سانتی متر باشد،باید سطح بریده شده را با چسب باغبانی که دارای سم قارچ کش باشد پوشاند تا به درخت فرصت کافی برای التیام داده شود و در عین حال از قسمتهای مرکزی سطح بریده شده که قابلیت ترمیم ندارند مصون بمانند.اگر چسب در دسترس نبود ، میتوان محل زخم را با محلول یک درصد کات کبود (سولفات مس) گند زدایی کرده ، سطح آنها را با گل رس پوشاند.البته چون خاکها اغلب آلوده هستند ممکن است گیاه را آلوده کنند.
ب-هر گاه درختی چند سال هرس نشده باشد و یا بخواهیم از ارتفاع آن بکاهیم و در هر صورت هرس شدید نیاز است،این کار باید در طی چند سال انجام شود و به تدریج ، درخت به شکل و اندازه دلخواه در آید. پیرایش شدید یکباره ،باعث خواهد شد که باروری درخت( درصورتیکه هنوز بارور نشده باشد)یک تا چند سال به عقب بیفتد و اگر بارور شده باشد،برای یک یا چند سال، به شدت کاهش یابدو حتی گهگاهی بطور کامل متوقف شود. اشکال دیگر هرس شدید یکباره اینست که گیاه در سال بعد تعداد زیادی نرک تولید خواهد کرد که حذف آنها در طول فصل رشد کاری پر زحمت خواهد بود.
پ-در هنگام حذف کامل شاخه ها،باید دقت داشت که هر چه زاویه ای که شاخه با تنه و یا شاخه حامل خود می سازد به قائمه نزدیکتر باشد، این شاخه قویتر بوده ، رشد بهتری خواهد نمود و چنین زاویه ای در مقابل وزن میوه و فشارهای خارجی تحمل بیشتری خواهد داشت.بنابراین در هنگام هرس باید در درجه اول شاخه هایی حذف شوند که با تنه یا شاخه حامل خود زاویه بسته تری میسازند و در نتیجه ضعیف تر هستند.
ت-در انشعابات دو شاخه ای ،آنهایی که قطر یکی از شاخه هایشان از دیگری کمتر است قویتر از آنهایی هستند که قطر آنها با هم مساوی است. بنابراین، باید کوشش کرد که انشعابات دو شاخه ای که قطر انشعاب آنها یکسان نیست نگهداشته شوند.
ث- در هنگام سرزنی معمولا یک سوم تا نصف انتهای شاخه های طویل حذف می شود .وضعیت محل برشی نسبت به اولین جوانه نزدیک به آن در نحوه رشد شاخه و شکل درخت بسیار موثر است.به این معنی که اگر جوانه مذکور در قسمت فوقانی شاخه قرار گرفته باشددر اثر رشد، تبدیل به شاخه ای خواهد شد که تقریبا به طور عمودی رشد کرده به بالاخواهد رفت.و اگر جوانه در زیر شاخه قرار گرفته باشد بسیار نزدیک به رشد افقی خواهد بود.با توجه به این موضوع میتوان با گزینش محل برش در هرس سرزنی، شکل درخت و میزان گسترش شاخساره آنرا کنترل کرد. یعنی اگر هدف، متراکم کردن شاخساره درختی مثل هلو باشد که بطور طبیعی شاخساره ای گسترده دارد،باید جوانه در قسمت فوقانی باقی گذاشته شود و بر عکس ،اگر هدف پخش و گسترده کردن شاخساره درختانی مثل سیب گلاب و انواع گلابی باشد،که بطور طبیعی رشد عمودی دارند،باید جوانه قسمت زیرین باقی نگهداشته شود. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که هرچه یک شاخه عمودی تر باشد، چون شیره گیاهی در آن راحت تر و سریعتر جریان می یابد، رشد سریعتر و بیشتری نیز خواهند داشت که این امر بویژه در نرکها که تقریبا همگی عمودی رشد میکنند قابل مشاهده است.
در روی یک شاخه نیز رشد جوانه هایی که در سطح بالا قرار دارند معمولا از جوانه های زیرین بیشتر است و این تفاوت رشد،هرچه شاخه حامل جوانه ها افقی تر باشد،چشمگیر تر است. بنابراین گزینش محل برش علاوه بر هدایت نحوه رشد گیاه، در میزان رشد آن نیز موثر است.
ج- در گیاهان باغبانی و بویژه درختان میوه، برای تولید محصول زیاد و مرغوب باید نور با شدت کافی به تمام نقاط و بویژه به قسمت های درونی آن برسد. برای این منظور باید در هنگام هرس سعی شود با حذف شاخه های اضافی، قسمتهای میانی شاخساره در حد لازم و متعادل باز نگاهداشته شود. بویژه شاخه هایی باید هرس شوند که بطور شیب دار و کج درون شاخساره رشد میکنند و علاوه بر سایه اندازی، مزاحم سایر شاخه ها هم هستند.
چ- بسیاری بیماریها و آفات، در سطح یا درون شاخه های خشکیده ، زمستان گذرانی میکنند، از این رو لازم است در تمام طول فصل سال و بویژه در زمستان، تمام شاخه ها ی شکسته وخشکیده بریده و سوزانیده شوند. این عمل بخصوص در مبارزه با آفاتی مانند انواع چوبخوارها، پوست خوارهاو سوسک های شاخک بلند، از اهمیت وافری بر خوردار است.
ح-گهگاه هنگام قطع شاخه های کلفت و سنگین ، پس از آنکه عمق برش به حدود نصف قطر شاخه رسید، در اثر وزن زیاد ،بقیه شاخه می شکند و همراه خود قسمتی از پوست و چوب تنه را قطع و زخمی میکند . برای جلوگیری از این امر، که برای سلامتی گیاه مضر است، باید چنین شاخه هایی را با سه برش قطع کرد.
بدین ترتیب که اول برشی به عمق یک سوم تا نصف شاخه،از پایین به بالا،در فاصله حدود 10 سانتی متری شاخه ایجاد کرده، سپس برش دوم را چند سانتی متر بالاتر از برش اول ، از بالا به پایین ایجاد و شاخه را از تنه جدا ساخت.در مرحله سوم باید زایده باقیمانده را که سبک است و خطر شکستن نداردبا یک برش از ته قطع کرد.برخی پیشنهاد میکنند بهتر است ناخنک ناشی از هرس ، یکسال روی گیاه باقی گذاشته شود،سپس درزمستان آینده حذف شود. دلیل این امر چنین ذکر میشود که زخم های ناشی از هرس ، موجب میگردند که انتقال مواد، از ریشه به قسمتهای بالایی شاخه بریده شده،مختل گردد و باعث ایجاد کمبود مواد در بالای زخم شوند، وانگهی انتقال شیره پرورده را نیز از بالا به زیر زخم محدود سازند که در هر دو صورت ، باقی گذاشتن ناخنک به درخت امکان می دهد که بافت های آوندی خود را سریعتر ترمیم کند. لازم به توضیح است که در این حالت،در طول سال اول، پس از هرس ،در صورتیکه سطح برش به طور مناسبی محافظت شود، خطر حمله قارچها و باکتریها به ناخنک و سرایت پوسیدگی به تنه (که در قسمت الف آمد) چندان هم شدید نیست.
.: Weblog Themes By Pichak :.