مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و
مجبورشد همان جا به تعویض لاستیک بپردازد.
هنگامیکه سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت از روی مهره
های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب
انداخت و آب مهرهها را برد.
مرد حیران مانده بود که چه کار کند.
تصمیم گرفت که ماشینش را همان جا رها کند و برای خرید مهره
چرخ برود.
در این حین، یکی از دیوانهها که از پشت نردههای حیاط تیمارستان
نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از 3 چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با 3
مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی.
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید
راست میگوید و بهتر است همین کار را بکند.
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامیکه خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت:
خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت:
من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.
شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟
مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفتهی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار میخواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم میگوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانیاش بینظیر است. دخترم را نصیحت میکنم که فریب نخورد و کمیعاقلانهتر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمیدهد. من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.
شیوانا از دختر پرسید: چقدر مطمئن هستی که او عاشق توست؟
دختر گفت: از همه بیشتر به عشق او ایمان دارم!
شیوانا به دختر گفت: بسیار خوب بیا امتحان کنیم. نزد این عاشق و دلداده برو و به او بگو که پدرت تهدید کرده اگر با او ازدواج کنی حتی یک سکه از ثروتش را به شما نمیدهد. بگو که پدرت تهدید کرده که اگر سرو کلهاش اطراف منزل شما پیدا شود او را به شدت تنبیه خواهد کرد.
دختر با خنده گفت: من مطمئنم او به این سادگی میدان را خالی نمیکند. ولی قبول میکنم و به او چنین میگویم. چند هفته بعد مرد ثروتمند با دخترش دوباره نزد شیوانا آمدند. شیوانا متوجه شد که دختر غمگین و افسرده است. از او دلیل اندوهش را پرسید.
دختر گفت: به محض اینکه به او گفتم پدرم گفته یک سکه به من نمیدهد و هر وقت او را ببیند تنبیهاش میکند، فوراً از مقابل چشمانم دور شد . از این دهکده فرار کرد. حتی برای خداحافظی هم نیامد.
شیوانا با خنده گفت: اینکه ناراحتی ندارد. اگر او عاشق واقعی تو بود حتی اگر تو هم میگفتی که دیگر علاقهای به او نداری و درخواست جدایی میکردی، او هرگز قبول نمیکرد. وقتی کسی چیزی را واقعا بخواهد با تمام جان و دل میخواهد و هرگز اجازه نمیدهد حتی برای یک لحظه آن چیز را از دست بدهد. اگر دیدی او به راحتی رهایت کرد و رفت مطمئن باش که او تو را از همان ابتدا نمیخواسته و نفع و صلاح خودش را به تو ترجیح داده است. دیگر برای کسی که از همان ابتدا به تو علاقهای نداشته ناراحتی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
پـــدرش گــفــت کــه ای کـره خَرَم
ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم
تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی
نـــه طــویـــلــه ، نه جُلی نه کاهی
تـــو کـــه جــز خـوردن مال پدرت
پـــــــدر نـــــــرهّ خـــــر دربــــدرت
هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تو را
یک جو از عقل به سر نیست تو را
به چه جرأت تو زمـن زن طـلــبی
بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جَلبَی
بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری
بــهـــر مــــردم بــبـــری تــو باری
بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری
بـهــر آن کُــرّه خـــوشگـــل بـبـری
یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار
تــا کــه راضــی شــود از تو آن یار
بـعــد بـایــد بـخری رخت عروس
بـهـر آن مـاده خــر خـوب و ملوس
جُـــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا
روی جُـــل نـقــش و نـگـاری زیـبـا
بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلکاری
بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری
وقــتی ایـــنـهــا بـــشـــود آمــاده
بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــّت آغـازه
می بــری مـــاده خــرت را حجله
بــا تـــأنــی نَـکــه بـــا ایـــن عـجـله
بــشـنــو ایــن پــنــد زبابای خرت
پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت
تــا کـــه اســبــاب مــهــیــا نشود
موسم عــقــد تــو بــر پا نشود
پــس از امــروز بــرو بر سرکار
تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بار
فــقط یــه ایــرانی میـــتونه با سِـــت کامــل آدیداس و نایک
بره بشیـــنه قـــهوه خــونه قـــلیــون بکشـــه
•
•
•
•
•
•
یجور رنگ عوض کنید که
آفتاب پرست ازتون تو دادگاه حمایت از حیوانات
بخاطر نقض قانون کپی رایت شکایت نکنه!
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
دیروز نامزدم به گدای سرکوچه غذا داده
امروز که از کنارش رد می شده گدا صداش کرده
یه کتاب بهش داده به اسم ” چگونه آشپز خوبی شویم ” !
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم
در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد
بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
طر?قه خواستگار? کردن از بعض? دخترا
عز?زم د?گه وقتشه به جای ک?ل?پس سا?ه ?ه مرد با? سرت باشه !
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
امروز دو نفر باهم مشاجره م?کردن
?ک?شون به اون ?ک? گفت: نذار دهنمو وا کنم بری … بهت!
?عن? این بشر با ا?ن حرفش در?چه ا? جد?د به رو?
علم ب?ولوژ? و مبحث شناخت آناتوم? بدن باز کرد!
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
همه? رابطهها
با جمله? : تو با بقیه فرق داری شروع میشه !
با جمله : تو هم مثل بقیه ای تمام میشه !
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
آرزویم در سال 2014 اینه که
آرزوهای سال 2013م براورده بشه
که سال 2012 آرزو کرده بودم
چون 2011 برآورده نشده بود آرزوهای سال های پیشم
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
مورد داشتیم دختره داشته رانندگی می کرده
یادش میره دنده چنده وامیسته دوباره از 1 شروع میکنه
پشت در دسشویی نوشته بود
فکر نکن عمل کن … مردم پشت در منتظرن
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
این نکبتایی که سر جلسه امتحان نمیرسونن
(._.) (‘_’ ) (._.)
(._.) ( ‘_’) (._.)
(._.) (•_•) (._.)
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
سالاد الویه از افتادگی و خاکی بودنشه که
خودشو جزو سالادا حساب می کنه
وگرنه دو هیچ از آبگوشت جلوئه
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
مورد داشتیم خارجیه به مخاطب خاصش گفته i love u (دوستت دارم)
مخاصب خاصشم برگشته بهش گفته i love me too (منم خودمو دوست دارم)
اصن لامصب عشقا پوشالى شدن…
•
•
•
جوک های جدید و خنده دار بهمن 92
SMS Khandedar
•
•
•
از خوبی های الویه اینکه که
اگه بخوری بعد بالا بیاریش چیزی رو از دست ندادی
میتونی جمع ش کنی بزاری یخچال فردا شب شام بخوریش
چطوریه که تو ایران پلنگ هم داره منقرض میشه ولی ما هنوز زنده ایم با این اوضاع
.
.
فرمانده کل ن?رو? انتظام? : دختران بد حجاب را پونصد هزار تومان جر?مه م?کن?م ! یعنی پسرایی که میخوان ازدواج کنن باید قبلش خلافی بگیرن :)
.
.
ا?ن خرخونا?? که تو امتحانا ه? م?گفتن ما ه?چ? نخوند?م
ننه باباهاشون همونا?? هستن که م?گن ماها انق?ب نکرد?م !!!
.
.
سرنوشت مال با کلاساس
ما همینجورى یه بلایى سرمون میاد ..!
.
.
من اگه دختر بودم به هیچ وجه دوس دختر مجید خراطها و آرمین 2afm نمیشدم!
لامصبا فقط کافیه یه روز جوابشونو ندی … آبرو برات نمیذارن :|
.
اس ام اس جدید
.
سخت ترین کارِ دنیا
لبخند زدن به دوستیه که میدونی از صدتا دشمنم برات بدتره
اما این وسط یه سری مسائل نمیذارن دهنشو سرویس کنی
.
.
تنها چیزی که در زندگیم به صورت تخصصی بهش تسلط دارم …
انتخاب آدم های اشتباه برای دوست داشتنه !
.
.
فردا امتحان دارم یه حسی بم میگه همه اینایی که من بلدم همشون نیم نمره ای هستن :)
.
اس ام اس جدید
.
نیمه گمشده نیست که …
نیمه گور به گور شدس ، نیست اصن !
نکبت!!!
اشغال !!!!!!
نفهم !!!!!!
کجا?? پس؟
.
.
رایج ترین دلیل پسرا براى جمع نکردن رختخوابشون:
شب دوباره باید بیام بخوابم دیگه .. :)
.
.
تو شبکه یک یارو گفت: «اگر پول داشتم داف مدل 54 مو عوض میکردم زندانیا رو آزاد میکردم»
بعد مجریه گفت: «داف مدل کامیونه اشتباه نشه» :|
.
.
زنها در دوران نامزدى بال درمیارن !
پس از ازدواج دم….. !!
وبعد از دیدن کارهاى شوهرشان شاخ :|
.
.
داستان چیه؟ تا مجردی هرچی زوج خوشبخته میان کنارت!
وقتی متاهل میشی هرچی مجردِ خوشحاله میان کنارت هی با هم قرار مسافرت پاتایا و آنتالیا مجردی میزارن :|
اصن یه وضی
.: Weblog Themes By Pichak :.